هفته ارتش بر دلاوران ارتشی بخصوص خانواده های شهید ارتش مبارک

هر دم از این باغ بری میرسد نوبتی هم باشه حالا نوبت انتقاد از حجاب تاسف بار مردان زمانه هستش ، این چند ماه اخیر حتما شما هم بار ها تو مجامع عمومی و …
وب سایت «گردان سایبری خیبر» نوشت:
هر دم از این باغ بری میرسد نوبتی هم باشه حالا نوبت انتقاد از حجاب تاسف بار مردان زمانه هستش ، این چند ماه اخیر حتما شما هم بار ها تو مجامع عمومی و … دیدید که افرادی بصورت نمادین ریش های بلندی رو وسیله زینت خودشون کردند، و به نحوی هم میشه گفت اسم مد روز رو روش گذاشتن !
از هنرمندان گرفته تا قشر عادی جامعه مثل یه ویروس واگیر دار این حرکت نمادین رو تثبیت کردند ، بی ریشه هایی که با ریش بیرون میان و با ریشه هایی که برای حفظ آبروی خود از گذاشتن ریش شرعی اجتناب میکنند ، که مبادا مردم فکر کنند ما هم مسیر این افراد مدرنیزه هستیم !
چند هفته پیش یه گروه از بچه های پایگاه فرهنگی خیبر رو دیدم که دست جمعی رفته بودن و ریش خودشون رو زده بودند ،جویای دلیل که شدم فهمیدم این دوستان با صفای ما قصد صفا دادن به سر و صورت نداشتن ، تو جمع ها از بس بهشون تیکه و کنایه بار شده بنده خدا ها تاب تحمل نداشتن و رفتن ختم ریش رو خوندن !
واقعا باید تاسف خورد به حال این افراد بی ذوق و بی فکر که با تقلید گرایی و افکار پریشان حرکت هایی رو انجام میدن که باعثضربه خوردن به دیگران میشه ، پسری که تا دیروز تو کار های فاسد و … … بود امروز اومده برای هم رنگ جماعت نادان مد شدن ریش بلند گذاشته فقط برای تزیین ظاهرش و مقاصد دیگه !
اون موقع مردم ظاهر بین ما هم که عقلشون به چشمشونه فقط تونستن با یه کبریت قضاوت تر و خشک رو باهم بسوزونند و ریش دار های با ریشه رو با این ریش دار ها بی ریشه یکی بدونند ! خدا ان شالله عاقبت بخیرشون کنه !
پ.ن : هوای بچه حزب اللهی ها رو داشته باشید هر دم دارند با یه بهانه ای ترور شخصیت میشند ! این چند روز ما هم از عوارض این حرکت ناپسند دور نبودیم و حرف هایی رو شنیدیم …!
منبع:http://webyan.ir/?module=news&news_id=2876

بسم الله الرحمن الرحیم
شاید بپرسند چرا باید به سوریه و عراق و یا ... رفت و جنگید !؟در جواب باید گفت :
۱-من مسلمانم و سر تعظیم در مقابل دین فرود می آورم که اسلام آوردن یعنی تسلیم شدن در برابر فرامین و دستورات الهی و با افتخار و با علم شیعه دوازده امامی هستم و ۱۴ معصوم و۱۴نور پاک و۱۴قرآن ناطق را روشنگر راه و مسیر تعالی به سوی خداوند می دانم. در این دریای طوفان زده دنیا ،۱۴ معصوم علیه السلام کشتی نجاتند و هر کس در این کشتی نجات قرار گرفت به ساحل نجات ، خوشبختی و سعادت خواهد رسید.
۲-من پاسدارم و با افتخار این لباس سبز را به تن می کنم ؛ من پاسدار انقلاب اسلامی هستم و پاسدار بودنم محدود به جمهوری اسلامی ایران نیست و در هر کجای دنیا مظلوم و مستضعفی باشد که به او ظلم می شود حاضرم این جان ناقابل خود را تقدیم کنم و در دفاع از مظلوم و فرمان امامم فدایی شوم و خونم پای دین ، فرامین الهی و فرمان امام سید علی خامنه ای حفظ الله ریخته شود، باشد که مسیری گردد برای آیندگان .
✅و اما مجوز قرآنی : خداوند در قرآن سوره النساء آیه ۷۵ اینگونه می فرماید :
وما لکم لا تقاتلون فی سبیل الله و المستضعفین من الرجال و النساء و الولدان الذین یقولون ربنا اخرجنا
من هذه القریه الظالم اهلها و اجعل لنا من لدنک ولیا و اجعل لنا من لدنک نصیرا .
« و شما را چه می شود که در راه خدا و برای نجات مردان و زنان و کودکان مستضعف که زورگویان آنان را ناتوان کرده اند پیکار نمی کنید؟ همانان که می گویند : پروردگارا ! ما را از این شهری که ساکنان آن ستمگرند بیرون بر و برای ما از نزد خودت فرماندهی قرار بده و از سوی خودت برای ما یاوری بگمار»
در این آیه خداوند نهیب می زند که چرا به یاری مستضعفان نمی روید، مسلمانی تنها به نماز و روزه نیست،
مسلمان چنانچه توانایی داشته باشد باید به مقابله با زورگویان بپردازد .
آنجا که خداوند می گوید : نماز ، نماز به پا دارد ، روزه ، روزه گیرد ، حج ، حج به جا آورد ، جهاد ، جهاد نماید ، حجاب ، حجاب را رعایت نماید ، خمس و زکات و... همه فرامین الهی و دستورات اسلام است ما
نمی توانیم سلیقه ای و هر کدام که راحت تر است را انتخاب کنیم .
خداوند در آیه ۷۵ سوره النساء اشاره به مستضعف می نماید و نمی فرماید مسلمان، یعنی هرکسی که مستضعف است و به او ظلم شود باید به یاری او بشتابیم حال می خواهد مسیحی باشد یا یهودی و یا
مسلمان و یا ... من برای اجرای فرمان الهی در سوریه می جنگم جایی که انسان های به ظاهر مسلمان
تکفیری که فریب خورده ی آمریکا و قدرت های استکباری هستند که به مردم این دیار ظلم ها روا
داشته اند به پیکار برخاسته ام . در نزدیکی استان حلب در شمال سوریه در فاصله تقریبا ۴۵ کیلومتری و در نزدیکی استان ادلب ؛ منطقه ای است به نام الفوعه و کفریا که در حدود هفده هزار نفر شیعه در محاصره
تکفیری ها هستند، آنان ماه هاست که در محاصره می باشند وچه جانانه مقاومت می کنند .
رزمندگان سپاه اسلام قرار است تا ساعاتی دیگر برای آزادی آنان عملیات را آغاز کنند و خدا کند در این راه شهادت نصیبمان گردد و چه زیبا خداوند در وصف شهدا فرمود :
« ولاتقولوا لمن یقتل فی سبیل الله اموات بل احیاء و لکن لا تشعرون» آیه ۱۵۴ سوره البقره
و به آنان که در راه خدا کشته می شوند نگویید : مردگان اند ؛ زیرا آنان زنده اند ولی شما حقیقت زندگانی آن ها را در نمی یابید.
منبع :http://scu.nahad.ir/
سردار نوعی اقدم در اهواز:
داعش می خواهد حرم حضرت زینب(س) را در عمق ۵۰متری منفجر کند/اگر در سوریه و عراق با داعش نجنگیم باید در تهران با آنها بجنگیم
این یادگار دفاع مقدس گفت:داعشی ها می خواهند وقتی حرم حضرت زینب را گرفتند در عمق پنجاه متری منفجر کنند تا به دنیا بگویند از حضرت زینب اگر اثری هم بود دیگر نابود شد بعدها هم که آنجا را پس بگیریم این سنگ مزار را کجا بگذاریم؟ دنیا می گوید ما را مسخره کرده اید داعش آنجا را منفجر کرده است می گوید جنازه ای در کار نیست.
سردار رحیم نوعی اقدم از فرماندهان سپاه صبح امروز در جمع بسیجیان اهواز در خصوص تحولات منطقه اظهار داشت:استکبار جهانی،داعش را درست کرده است تا انقلاب اسلامی را از بین ببرد.
وی ادامه داد:داعش در دنیا هیچ خاصیتی برای استکبار ندارد جز اینکه این ماموریت را انجام دهد و برای اینکه ما در مبارزه موضوع اسلام و کفر را پیش نکشیم پرچم داعش را با لااله الا الله درست کرده اند.
این مقام مسئول عنوان کرد:دشمن با شعار و تابلوی اسلامی به جنگ انقلاب اسلامی آمده است این الله اکبر آمریکایی برای نابودی جمهوری اسلامی ایران خلق شده است.
وی افزود:دشمن از سوریه شروع کرده است برای اینکه حزب الله را محاصره کند آمده است در عراق تا نمادهای تشیع یعنی کربلا و نجف را از بین ببرد و بعد از خلع سلاح کردن به ما حمله کند.
نوعی اقدم با بیان اینکه اگر ما داعشی ها را نکشیم باید بمیریم تاکید کرد:ما به اینها می گوییم شما از ما چه می خواهید آنها می گویند ما می خواهیم شما نباشید.
وی اضافه کرد:ما برای اینکه بمانیم باید بجنگیم ما برای اینکه از حقانیت اسلام ناب دفاع کنیم باید بجنگیم ما برای اثبات حقانیت شیعی باید بجنگیم.
سردار رحیم نوعی اقدم تصریح کرد:اگر ما در سوریه و عراق با داعش جنگ نکنیم به تعبیر مقام معظم رهبری باید در تهران با آنها بجنگیم.
وی افزود:وقتی القاعده و طالبان که برای نابودی انقلاب اسلامی ایران درست شدند نتوانستند کاری کنند داعش را درست کردند.
این یادگار دفاع مقدس گفت:ما در عراق و سوریه با داعش درگیر شدیم تا ایران ناامن نشود با دشمن صددرصد ایران در خارج از جغرافیای ایران ایستاده ایم.
وی ادامه داد:داعش با ایران درگیر است و کشور درگیر با داعشی ها امروز با تدبیر حضرت آقا، امن ترین کشور دنیاست.
نوعی اقدم با بیان اینکه من سفیر مقاومت هستم و از صحنه مقامت می آیم گفت:آمده ام با شما اتمام حجت کنم اگر فردا اتفاق دیگری افتاد نگویید به ما چیزی نگفته اند.
وی با بیان اینکه جنگ جنگ عقیده و باورهاست گفت:اگر می خواهیم در مقابله با دشمن خود در سوریه و عراق بایستیم باید روی خدایی بودن این نسل و نیروهایمان کار کنیم.
این مقام مسئول عنوان کرد:اگر مسئله داعش را در سوریه و عراق حل نکردیم باید با داعش در خوزستان بجنگید مردم باید اینها را بدانند و خودشان انتخاب کنند.
وی ادامه داد:تدبیر مقام معظم رهبری فعلا این نیست که ما به عراق و سوریه لشکرکشی کنیم باید فرماندهانی به عراق و سوریه بروند و از ظرفیت های آن ها این دو کشور استفاده کنند.
سردار رحیم نوعی اقدم گفت:اگر کمک کنید با داعش می جنگیم اگر کمک نکنیدهم تا وقتی زنده ام نمی گذارم حرم حضرت زینب را خراب کنند من آنجا شهید می شوم ولی شما ضرر می کنید.
این مقام مسئول عنوان کرد:ما امروز در قبرستان بقیع که قبور اهل بیت را داریم هنرمان فقط زدن یک نمایشگاه بقیع در شلمچه است! داعشی ها در عراق اعلام کردند کنار بکشید می خواهیم کربلا نجف و سامرا را با خاک یکسان کنیم.
وی ادامه داد:اگر آنقدری که برای حضرت زینب گریه کرده اید و به سروصورت خود زده اید راست بوده است باید امروز برای دفاع از حرمش کمک کنید.
سردار رحیم نوعی اقدم گفت: پشتیبانی باید مردمی باشد نمی تواند دولت در فلان تبصره و ماده، پول بدهد مردم باید امام خود را حفظ کنند.
سردار رحیم نوعی اقدم گفت:داعشی ها می خواهند وقتی حرم حضرت زینب را گرفتند در عمق پنجاه متری منفجر کنند تا به دنیا بگویند از حضرت زینب اگر اثری هم بود دیگر نابود شد بعدها هم که آنجا را پس بگیریم این سنگ مزار را کجا بگذاریم؟ دنیا می گوید ما را مسخره کرده اید داعش آنجا را منفجر کرده است می گوید جنازه ای در کار نیست.
منبع :http://qz.salehin.ir/?p=3890
جنوب نیوز- قاسم سلیمانی یکی از مشهورترین و محبوبترین فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و به عنوان الگویی برای جوانان مسلمان انقلابی در منطقه و جهان شناخته میشود.
نوشتن درباره او که اواسط شهریور ۱۳۷۹ از سوی رهبر معظم انقلاب به عنوان دومین فرمانده نیروی قدس منصوب و در سال ۱۳۹۰ با ارتقاء درجه، چهاردهمین سرلشکر انقلاب شد، او که قدرت را میفهمد، حریفان را به خوبی میشناسد، اهل ریسک کردن است و بر خلاف برخی، کمتر با استخاره تصمیم میگیرد، سخت است.
شاید برای مخاطب، خواندن اینکه گاردین میگوید «حتی کسانی که سلیمانی را دوست ندارند، او را فردی باهوش میدانند» یا نگاه موسسه پژوهشهای راهبردی «آمریکن اینترپرایز» که گفته است: «ژنرال سلیمانی یک عملگراست و در رویارویی با مشکلات تاکتیکی توانایی رهبری خود را ثابت کرده است»، تکراری باشد.
همچنین بازخوانی تاکتیکهای مؤثر و موفق سردار سلیمانی در پیروزی مقاومت اسلامی و در جنگ ۳۳ روزه لبنان (حرب تموز) و ۲۲ روزه و ۸ روزه فلسطین یا تدابیر راهبردیاش در پرونده سیاسی عراق و افغانستان نیاز به طرح مقدمات فراوانی دارد و جایش در رسانههای تخصصی است و به نظر نمیرسد در حوصله مخاطب باشد.
شاید بیش از همه مطالبی که پیشتر در رسانهها منتشر شده، برای مخاطب جذاب است که بداند اختلافات فرمانده نیروی قدس با محمود احمدینژاد رئیسجمهور سابق از کجا نشأت گرفت و چگونه قوام یافت و سرانجامش چه شد.
یا این که چرا «جلال طالبانی» در دیدار محمود احمدینژاد، اول با «حاج قاسم» سلام و احوالپرسی کرد.
یا این که وقتی فرمانده سپاه قدس در بغداد با «طالبانی» گفتوگو میکرد و اوباما تماس تلفنی گرفت، او در پاسخ شوخ طبعی «مام جلال» خطاب به «اوباما» چه گفت.
مردمی که امروز به رسانههای مختلف «فیلتر شده و فیلتر نشده» و «پارازیتدار و پارازیتندار» دسترسی دارند، برایشان مهم است بدانند رابطه «حاج قاسم سلیمانی فرمانده نیروی قدس» با «بشار اسد رئیسجمهور سوریه» از روز اول بحران اجتماعی و بعدتر، آغاز جنگ داخلی تا امروز که سوریه توانسته است سایه تهاجم خارجی را پس بزند، چگونه است؟
مخاطب ایرانی میخواهد بداند «او» چگونه این قدر راحت به عراق، سوریه و لبنان و روسیه و ترکیه و چین و افغانستان و سایر نقاط جهان سفر میکند.
مردم میخواهند بدانند چقدر فاصله از آخرین خداحافظی «حاج قاسم» و «حاج رضوان» گذشت و او چگونه خبر شهادت «عماد مغنیه» دوست و فرمانده عملیاتیاش را شنید.
مردم میخواهند بدانند فرمانده سابق لشکر ۴۱ ثارالله چگونه برای تشییع پیکر مادرش خود را به ایران رساند.
البته اینکه چرا حاج قاسم بیش از «سردار احمد وحیدی» (فرمانده سابق نیروی قدس سپاه) در افکار عمومی مطرح است را باید در گسترش رسانههای داخلی و البته تبلیغات خارجی جستوجو کرد.
ایرانی که در اواخر دهه ۷۰ و اوایل دهه ۸۰ خورشیدی به یک قدرت بانفوذ و مؤثر منطقهای تبدیل شده بود، باعث برانگیخته شدن خیلیهایی شد که پیشتر در خاورمیانه برای خود جایگاهی متصور بودند.
از سوی دیگر پیروزی «جنبش مقاومت اسلامی حزبالله لبنان» در جنگ تموز (۳۳ روزه) بر رژیم صهیونیستی نه تنها تلآویو را شوکه کرد که آمریکاییهای سرمست را از فتح افغانستان و درگیر در عراق را که خواب «زایش خاورمیانه جدید» دیده بودند را نیز بهتزده کرد.
آمریکاییها که پیشتر طعم تدبیر «سلیمانی» را در عراق چشیده بودند و نتوانسته بودند در عرصه سیاسی دستاورد چندانی داشته باشند، پیش و بیش از سایرین درباره حاج قاسم به تحقیق پرداختند و سعی کردند با ترساندن اعراب، او را «مبدع هلال شیعی» بدانند.
اما این پیروزی در جنگ ۳۳ روزه بود که نام «قائد فیلق القدس الایرانی العمید قاسم سلیمانی» را به صورت وسیعی در رسانههای جهانی مطرح کرد.
از سوی دیگر آمریکاییها که هر روز وضعیت بحرانیتری در عراق پیدا میکردند، حملات تبلیغاتی خود را علیه فرمانده سپاه قدس ایران شدت بخشیدند و ناخواسته او را به چهره اول صحنه زورآزمایی خاورمیانه تبدیل کردند.
از آسیای میانه و افغانستان و پاکستان تا مدیترانه، جنوب شبه جزیره عربستان و شمال آفریقا، هر جا که آنها نتیجه نمیگرفتند، این فرمانده کرمانی را که حالا به او «اللواء الایرانی» میگفتند، مسئول میدانستند. آنها کار را به جایی رساندند که برخی از فرماندهان نظامیشان، خواستار ترور او شدند. با آغاز موج تغییرات در جهان عرب و شمال آفریقا این موجه رسانهای شدت بیشتر یافت به طوری که رسانههای مصری گردشگران ایرانی را نیروهای قاسم سلیمانی خواندند و با بالا گرفتن بحران سوریه، او را فرمانده اصلی ارتش سوریه اعلام کردند.
طبیعی است که گزارشها و حملات رسانهای آنها علیه نیروی قدس و فرمانده آن در داخل کشور بازتاب مییابد و به همین دلیل او با وجود «کم گویی» و «دوریاش از مواجهه با رسانهها» بیش از سایر فرماندهان ارشد سپاه مشهور شود.
در نگاه قاسم سلیمانی، «ایران» اصالت دارد
نخستین حس من از «حاج قاسم» را این خاطره شکل داد که وقتی «حاج همت» ۱۷ اسفند ۱۳۶۲ در جزیره مجنون درگیر بود و اکثر بچههای لشکر ۲۷ شهید شده بودند، پیش «حاج قاسم» رفت تا یک گروه از رزمندگان لشکر ۴۱ را به کمکش بفرستد و بچهها را جمع و جور کند؛ «حاج قاسم» در جواب یک گردان نیرو روانه موقعیت لشکر حضرت رسول میکند و وقتی «حاج همت» را میبیند، فرمانده عملیاتش را مأمور میکند تا حاجی را برساند که در راه «حاج همت» شهید میشود.
